تمرین

ساخت وبلاگ
امشب افتــاده به جانـــم تب یادت ، چه کنم؟من نــدارم به غم هجر تـــو عادت ، چه کنم؟روزگــاریست که دیــــوانه و بیمــــار توأممانــده ام گر تــو نیایی به عیادت ، چه کنم؟گشته کابوس شبم ، دست تـو در دست رقیبآتشــم می زنـــد این حس حسادت ، چه کنم؟هر دری بـــود زدم تا تــو بمانی ، که نشـدگر مرا نیست به وصل تو سعادت ، چه کنم؟عمر و جانم به فدایت همه ، ای دوست بگوبا چنین وسوسه ی عرض ارادت ، چه کنم؟تا به دل مهر تو برجاست ، تو را می طلبمدوست دارم که شوم وفق مرادت ، چه کنم؟ نوشته شده در سه شنبه ۳ خرداد ۱۴۰۱ساعت 6 توسط تنها| تمرین...
ما را در سایت تمرین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fardayetanhai بازدید : 120 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 5:38

نوعی بی خیالی هست که معمولا بعد از انتظار کشیدن های طولانی پیش می آید بعد از مدتها تلاش کردن دویدن و به در و دیوار زدن بعد از مدتها خواستن بی نتیجه!یکدفعه احساس می کنی خسته ای، بریده ای، دیگر توانش را نداری و هیچ چیز برایت مهم نیست …به اینجا که میرسی فقط دلت میخواهد تماشا کنی برایت فرقی نمیکند رسیدن یا نرسیدن …آمدن یا نیامدن، ماندن یا رفتنبه اینجا که میرسی ,نه دلتنگ می شوی نه دلخوش …!می گویی بی خیال ...!و این بی خیالی غمگین ترین حس دنیاست …!فرشته رضایی نوشته شده در چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۱ساعت 12 توسط تنها| تمرین...
ما را در سایت تمرین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fardayetanhai بازدید : 83 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 5:38

"حسین پناهی" حرف قشنگی داره  ، میگه  دیدی وقتی یه بادوم تلخ میخوری؟سریع بعدش چنتا بادوم شیرین میخوری تا تلخیش از بین بره !تو دیگه لذتی از بادوم های شیرین نمیبری !فقط میخوای اون تلخی رو فراموش کنی !وقتی هم که اون تلخی تموم شد...دیگه میترسی بادوم بخوری !که نکنه دوباره تلخ باشه !!!عشق مثل اون بادوم تلخه !بعدش با آدمای زیادی آشنا میشی !!!!ولی فقط برای فراموش کردن اون !بعدش هم دیگه میترسی عاشق شی !در اصل آدما فقط یه بار عاشق میشن !از اون به بعدش یا واسه فراموشیهیا از اجبارِ تنهایی . . .  نوشته شده در یکشنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ساعت 14 توسط تنها| تمرین...
ما را در سایت تمرین دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fardayetanhai بازدید : 78 تاريخ : يکشنبه 5 تير 1401 ساعت: 5:38